دانلود  ( به امیدی که دل را بر ضریح غربتش بندم )



دانلود 2


چهل شب سوختم آیینه باریدم دعا کردم

 

دلی با اشک شستم نذر دیدار خدا کردم

 

چهل شب زیر باران خیس شد پیراهن روحم

 

شدم شفاف و خود را پاک از این رنگ و ریا کردم

 

چهل شب در چهل منزل به دنبال خودم رفتم

 

خودم را ، آن من گمگشته خود را صدا کردم

 

به دنبال صدایی مهربان از خویشتن رفتم

 

جهتها ناگهان گم گشت و رو بر نا کجا کردم

 

دلم از کوچه های توبه رفت و با خدا پیوست

 

من او بار ها را هر چند در دوزخ رها کردم

 

درونم جنگلی در می پسچید همچون نی

 

شراری بر نوا بخشیدم و آتش به پا کردم

 

به امیدی که دل را بر ضریح غربتش بندم

 

غزل های غریبی نذر پابوس رضا کردم 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: